اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)

ساخت وبلاگ
زندگی بازیِ در گردش و تعویض بود داور اخراج کند، هر که کند بازی بد محمد شیران (عاصم) + نوشته شده در یکشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۰ ساعت 20:43 توسط گل سرخ  |  اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 12:00

گرچه زلیخا بتوانست که یوسف بخرد توبه نمی کرد! نمی شد! دل یوسف ببردگرگِ حسد، رحم ندارد، بخدا، دل بسپار گرگِ زبان بسته کجا جامه ی یوسف بدرد؟صبر و توکّل چو بُوَد، پیرهنِ یوسفِ مصر دیده ی یعقوب کند روشن اگر، آن نگرداین همه آیات و روایات برای چه بُوَد؟ بابت این است که انسان به خدا دل سپرد آنکه به ناحق نبرد، مال کسی را نخورد!(عاصم) از این ورطه ی دنیا به سلامت گذرد دی ماه 1490 - جمادی الثانی 1443 قمحمد شیران (عاصم اصفهانی) + نوشته شده در سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت 22:54 توسط گل سرخ  |  اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 12:00

هوا فشرده اگر گشت، بی گمان تَرَکداز انفجار زمین، طاق آسمان تَرَکدبه گریه می‌ترکد بغض، تا شود خالیحباب تا که شود پُر به ناگهان تَرَکدهوا اگر شود آزاد، زاید آزادی هوای نفس، اگر حبس شد، روان تَرَکدفشار اگر که به مردم زیاد شد «عاصم»ستونِ کاخِ مدائن در آن زمان تَرَکد محمد شیران (عاصم اصفهانی) بهمن ماه ۱۴۰۰ + نوشته شده در یکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت 11:44 توسط گل سرخ  |  اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی)...
ما را در سایت اشعار محمد شیران (عاصم اصفهانی) دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shiran-asemo بازدید : 154 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 12:00